ما باید یه کاری کنیم که مردم با هم رفیق شن. تا میتونید مردم رو با هم آشتی بدین. حتی جایز هست که آدم برای آشتی دادن دو نفر دروغ هم بگه.

یکی اومد پیش امام صادق علیه السلام گفت: دو نفر با هم قهر کردن، میخوام آشتیشون بدم ولی راضی نمیشن، میتونم دروغ بگم؟ حضرت بهش اجازه دادن. تو هم اگه می‌بینی به یه نفر دروغ بگی که فلانی ازت تعریف کرده، روابطشون حسنه میشه، دروغ بگو.

قدیما به کوچههای خیلی باریک که فقط یه نفر ازش رد می‌شد، می‌گفتند «کوچه آشتیکنون». چون وقتی دو نفر که با هم قهر بودند، اگر از دو سر کوچه به طرف هم میومدند، وقتی به هم می‌رسیدند، چون نمیتونستند از کنار هم رد شن، مجبور بودن روی همدیگرو ببوسن و با هم آشتی کنن.

قدیما اینقدر کار به طلاق نمی‌رسید، چهار تا فامیل خانم و چهار تا فامیل آقا میشستن با هم صحبت میکردن و این دو تا رو آشتی می‌دادند. روایته که طلاق عرش خدا رو میلرزونه. ولی الان طلاق روز به روز داره بیشتر میشه.

ببین چقدر این آشتی دادن مهمه که خدا براش دروغ گفتن رو جایز دونسته.

کاری نکنید که مردم با هم قهر کنن، سخن چینی و نَمّامی و دروغ گویی نکنید تا دو نفر با هم قهر کنند، یعنی بین مردم فساد ایجاد نکنید، کسی که بین مردم فساد ایجاد می‌کند عاجز و ناتوان و حقیره، اینجوری خدا هم قهرش میگیره. خدا هم که قهرش بگیره عذاب و بلا میاد.

چرا اینقدر تو اسلام به صله رحم سفارش کردن؟ چرا اینقدر به عیادت مریض سفارش کردن؟ چرا به بازدید زوار سفارش شده؟

سفارش شده تا روابط بین مردم حسنه بشه، تا قهر کم بشه. اخلاق اسلامی اینه...